تصویب طرح" مدیریت پسماند بر اساس رویکرد آمایش سرزمین در استان گیلان"
طرح مدیریت پسماند بر اساس رویکرد آمایش سرزمین در استان گیلان، از سوی پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی و مجری طرح آقای دکتر محمد پناهنده عضو هیات علمی پژوهشکده محیط زیست جهاد دانشگاهی در جلسه شورای بررسی طرحها و پروژههای دفتر تخصصی علوم پایه و فنی مهندسی، با دریافت کد اختصاصی از معاونت پژوهش و فناوری جهاد دانشگاهی به تصویب رسید.
افزایش حجم و پیچیدگی پسماندهای مرتبط با اقتصاد مدرن، خطر جدی برای اکوسیستمها و سلامت انسانها به همراه دارد. مدیریت ضعیف پسماند )از سیستم های ذخیره و جمع آوری تا دفع ناکارآمد( باعث آلودگی هوا، آب و خاک میشود. دفن غیر بهداشتی پسماندها مسبب آلودگی آب آشامیدنی شده و می تواند باعث عفونت و انتقال بیماری شود. پراکندگی پسماندها و مواد خطرناک ناشی از انواع پسماندهای الکترونیکی، بیمارستانی، صنعتی و خطرناک، پایداری اکوسیستمها، سلامت انسان و محیط زیست را تحت الشعاع منفی قرار داده است.
در حال حاضر در استان گیلان به منظور مواجهه با انواع پسماندهای تولیدی سیستم مستقری در حال انجام فعالیت می باشد،که در کنار ارائه خدمات دارای کاستیهایی میباشد که شناسایی و رفع آنها میتواند منافع اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی شایان توجهی داشته باشد. در این تحقیق در قالب چارچوبDPSIR عوامل مهم در تولید پسماند، فشار های وارده، تغییرات محیط زیستی و پیامد های مرتبط با آنها و پاسخ های مدیریتی، مستندسازی شده و در زمینه برنامهریزی فضایی گزینه های دفع پسماند از رویکرد آمایش سرزمین استفاده می شود.
از آنجا که در فرآیند آمایش سرزمین مورد استفاده در این تحقیق از رویکرد توان اکولوژیک و اکولوژی سیمای سرزمین استفاده می شود، حوزه های آبخیز استان گیلان بعنوان محدوده های فضایی تحقیق مورد استفاده قرار می گیرد تا نسبتی بین بارگذاری محیطی پسماند و توان اکولوژیک و جذب سرزمین برقرار شود. به عبارت دیگر بر خلاف رویههای معمول که مرزهای اداری ماخذ جانمایی تسهیلات و زیر ساختهای مدیریت پسماند قرار می گیرد و تناسبی با توان جذب محیطی ندارند، محدودههای اکولوژیک و زیر سیستم های آنها بعنوان ماخذ و مبنا در نظر گرفته می شوند، تا از این طریق رابطه ای بین میزان بار گذاری محیطی و توان جذب محیطی فراهم آید. افزون بر این بر اساس شاخصه های آمایش سرزمین، تلفیقی مناسب بین گزینههای دفع و ویژگیهای پسماند و نیازهای جمعیتی ایجاد میشود. اتخاذ رویکرد آمایش سرزمین در این تحقیق به منظور وارد کردن منطق اقتصادی در توزیع فضایی گزینههای دفع پسماند میباشد. اتخاذ هریک از گزینههای دفع پسماند (دفن بهداشتی،زباله سوزی و کمپوست) باید توام با یک منطق اقتصادی باشد که به کارگیری آنها را معقول نماید. این منطق در ظرفیت هریک از این گزینهها نهفته اس، زیرا اتخاذ هریک از این گزینهها مستلزم رعایت ظرفیتی است که پایین تر از آن اقتصادی نمی باشند. در اینجا واحد جمعیتی که دارای سرانه تولید پسماند مشخصی می باشد چنین ظرفیتی را رقم می زند. بعبارت دیگر برای واحد جمعیتی معینی با حداقل تعداد جمعیتی میتوان چنین گزینههای دفعی را پیشنهاد داد. جمعیت ها در فضا توزیع شده اند، پس در نهایت فضای مشخصی با تعداد جمعیت مشخصی برای هریک از گزینه های دفع مورد نیاز است. جوهر رویکرد آمایش سرزمین توزیع مناسب جمعت در عرصه ای فضایی بر اساس نیاز های متنوع آنها و قابلیتهای سرزمینی است. توزیع فضایی تاسیسات دفع نیز از جمله این نیازمندیهاست و بنابر این در این تحقیق برای نخستین بار از رویکرد آمایش سرزمین در توزیع فضایی تاسیسات دفع بر اساس واحدهای جمعیتی استفاده شده است.